شهادت امام رضا (ع) و سالروز فوت آقاجونم...............
ای غریب خراسان سیدی یا رضا جان داغ تو بر دل ما چشم ما بر تو گریان سینه ات پر شراره دیده ات پر ستاره هم غمت بی شماره هم جگر پاره پاره
بغض روی ثانیه هایم راه میرود /جسارت می خواهد!!!/نزدیک شدن /به افکار دختری /که روز ها.../مردانه / با زندگی میجنگد .../ اما شب ها/ بالشتش از هق هق های دخترانه اش خیس است !!!/از بیرون همه چیز روبراه است /اما هر نفس درد است که میکشی !/عنی ححسرت رو توی هیچ کاغذی نمیشه نوشت.../روی هیچ/ صفحه ی سفیدی نمیشه تایپ کرد.../با هیچ / زبونی نمیشه توضیح داد.../حسرت خلاصه میشه تو همین فاصله ی من و تو / پدر ........../ خوابم نمی برد /بغض / روی ثانیه هایم راه می رود /دوباره تو را کم آورده ام / تو را/ و عطر صبوری هایت را / کودکانه در آغوشم بگیر/به یاد روز های دوران طفولیت / که بهانه ی گریه ام گرسنگی بود / میخواهم به جایش برای دلتنگی ام گریه کنم .................... به امید روز وصال روز پنجشنبه سالروز آقا جونم بود که دوباره داغ دلم تازه شد .